معماری زندیه

معماری زندیه به معماری سدهٔ دوازدهم در ایران (دورهٔ کریم‌خان زند) گفته می‌شود. کریم‌خان علاقهٔ زیادی به ساخت بنا داشت و در این دوره بناهای گوناگونی تأسیس کرد که بازار، مسجد و حمام وکیل، باغ نظر و عمارت کلاه‌فرنگی در شیراز و ایوان تخت مرمر و خلوت کریم‌خانی در شیراز از آن جمله‌اند.

زندیان پس از کریم‌خان زند

پس از در گذشت کریم خان زند دگرباره جانشینان او به جان هم افتادند و با جنگ و نزاع‌های مستمر، زمینه تقویت و کسب اقتدار آغا محمد خان و سلسله قاجار را فراهم آوردند. در سال لطفعلی خان آخرین پادشاه زند پس از رشادت‌های بسیار آن به دست آغا محمدخان قاجار معروف به کشته شد. در آن زمان کرمان پایتخت زندیه بود. آغامحمدخان با به دست آوردن شهر شیراز دست به کشتار کسانی که از دودمان زند بودند زد، پسران لطفعلی خان را اخته نمود و دستور تجاوز جنسی به زن باردار و دختر لطفعلی خان زند و دیگر زنان این دودمان را دادوگروهی از افراد طایفه زند نیز به اطراف متواری شدند تا دست اقامحمد خان به انان نرسد[نیازمند منبع]

عده‌ای از وابستگان نزدیک این خاندان را با خود به تهران آورد و در قلعه‌ای قدیمی در یافت آباد امروزی زندانی نمود که در اواخر قاجاریه توانستند اراضی اطراف را بدست آورند و همانجا اقامت کنند و دیگر وابستگان این خاندان یا کشته شدند. یا به عثمانی گریختند و یا مهاجرت کردند تا جان زن و فرزندانشان در امان باشد. امروزه در استان‌های لرستان، کرمانشاه، کردستان، همدان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، کرمان و خراسان بازماندگان طایفه زند زندگی می‌کنند.

دستگاه دیوانی زند به رهبری حاج ابراهیم کلانتر که به لطفعلی خان خیانت کرده بود یکراست به قاجارها پیوست و به جز تنی چند که به واپسین فرمانروای زند تا دم مرگ وفادار ماندند دیگران رویه ابراهیم خان را پیش گرفتند.

کوچ طوایف زند

عدادی از طایفه زند چون وضعیت را نامناسب دیدند و بزرگان طایفه زند هرکدام برای رسیدن به قدرت دست به کشتار یک دیگر زده بوده اند، شبانه و مخفیانه به سمت کوهستان‌های سخت‌گذر  حرکت کردند تا جان زن و فرزندانشان در امان باشد و تا زمانی که سلسله عوض شد در همان جا می‌زیستند وانگاه که قتل‌عام علیه این طایفه به پایان رسید و بعد از مرگ اقا محمد خان قاجار که کینه این طایفه را بر دل داشت باز مانده طایفه کریم خان به یاسوج کنونی کوچ کردند ودران مکان اقامت گزیدنند و در این مدت صاحب مال و منال خوبی شده بوداند. بعد سال‌ها مخفیانه زندگی کردن حاج نیاز بزرگ طایفه به سمت اردکان فارس هجرت نمود وبا ورود ایشان به این منطقه کسی یارای مقابله با این طایفه تازه وارد را نداشت و به بزرگی و خانی منطقه درامد و ایشان برای همیشه در این مکان اقامت کردند و بعد از حاج نیاز فرزندش حاج علی خان وفرزندان ایشان بر بلوکات اردکان فارس خانی و کلانتری کردند و از این طایفه در فارسنامه ناصری یاد شده‌است. ایشان کلیه دهات مجاور را خریداری کردند و خراج سالیانه حکومت را یکجا می‌پرداختند این طایفه برای قدردانی از زحمات حاج نیاز بعدها نام خانوادگی نیازی را برای فامیل خود انتخاب کردند از حاج نیاز یاسیچی قران‌های خطی بر پوست آهو برای وراث آن به جای مانده‌است. و در دوره پهلوی که مبارزات علیه خوانین آغاز شده ایشان بدون مقاومت قدرت را به حکومت مرکزی تحویل دادند.فارسنامه ناصری

از دیگر بازماندگان طایفه زند که به یافت آباد از مناطق تهران کنونی تبعید شده بودند نیز در اواخر دورهقاجاریه ،  و بعد از او مرتضی خان زند معروف به مرتضی خان یافت آبادیموفق به تملک یافت آباد، اسلام شهر و روستاهای اطراف شدند که البته در رابطه با این مالکیت همواره باعبدالحسین میرزا فرمانفرما معروف به  از شاهزادگان صاحب نفوذ قاجار اختلافاتی وجود داشت که در نهایت پس از نزاعی طولانی و خشونت بار در دوران پهلوی اول با رای دادگاه مالکیت یافت آباد به خوانین زند رسید. مرتضی خان یافت آبادی نیز همچون دیگر اقوام خود جوانمرد و مردم دار بود و به عنوان یکی از پیشگامان اصلاحات ارضی بخش عمده‌ای از زمین‌های یافت آباد را به صورت داوطلبانه به مردم واگذار کرد.[نیازمند منبع] مقبره رو به تخریب وی در قبرستان یافت آباد واقع شده‌است.

پیروزی کریم‌خان زند

تشمال کریم (کریم خان زند) از تیرهٔ زند بگله بود. تیرهٔ زند بگله مهم‌ترین تیرهٔ طایفهٔ زند به حساب می‌آمده‌است. طایفهٔ زند گروهی بودند با معیشت شبانی که از اراضی دامنهٔ زاگرس به دهستان پری و کمازان در نزدیکی ملایر کوچ کرده بودند.» معمولاً زندها را شاخه‌ای از طوایف لک به حساب آورده‌اند. یقیناً از نواحی شمال لرستان کوچ کرده و به وسیله شاه عباس صفوی در اطراف ملایر و بروجرد اسکان داده شده‌اند.[۲]

پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح‌خان بختیاری و علیمردان خان بختیاری ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا (شاه‌اسماعیل سوم) را به شاهی برگزیدند. در این اتحاد علیمردان خان بختیاری نایب‌السلطنه بود و ابوالفتح‌خان بختیاری حاکم اصفهان و کریم‌خان زند نیز سرلشکر سپاه بود. اما چندی که گذشتعلیمردان خان بختیاری، ابوالفتح‌خان بختیاری را کشت و بر دیگر همراهش کریمخان زند شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان زند بود.[۳][۴]

کریم خان پس از شانزده سال مبارزه دایمی‌توانست بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه کند و صفحات مرکزی و شمالی و غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. وی به انگلیس‌ها روی خوش نشان نداد و همواره می‌گفت آن‌ها می‌خواهند ایران را مانندهندوستان کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال بصره را از حکومت عثمانی منتزع نماید و به این ترتیب، نفوذ اوامر دولت ایران را بر سراسر اروندرود و بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

زندیان

زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی است که میان فروپاشی افشاریان تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از طایفه زند از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید. کریم‌خان، ایلخان طایفه زند بود. پدرش «ایناق خان» نیز ایلخان بود. کریم خان در آغاز یکی از سرلشکران سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر با همراهانش بازگشت. او فردی مدبر[۱] بود. او را لحاظ برخورد با مردمان نیکوترین فرمانروا پس از حمله اعراب به ایراندانسته‌اند. کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب شاه پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود. ارگ، بازار، حمام و مسجد وکیل شیراز ازکریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده‌است.

کریمخان زند وکیل الرعایا (۱۱۹۳ – ۱۱۶۳ ه. ق.) توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق‌خان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ق. بصره را از امپراتوریعثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود،بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

ترسناک ترین هتل دنیا + عکس

به گزارش باشگاه خبرنگاران ،افراد برای داشتن آرامش در سفرها همیشه از هتل استفاده می کنند و غالبا به دنبال بهترین هتل می گردند تا چند روز سفر را در بهترین شرابط و در راحتی بگذرانند. 

هتل"تعطیلات ترسناک" در شمال لندن این روزها به تازگی گشایش یافته است ولی هنوز کسی جرات نمی کند شبی را درون اتاق های این هتل بگذراند و معمولا صبح ها همه اتاق را کرایه و در نزدیکی غروب آن را ترک می کنند.

این هتل از پایه برای ترساندن مسافرین ساخته شده و به همین علت به ترسناک ترین هتل انگلستان و دنیا تبدیل شده است. هیچ سرویس درستی در آن وجود ندارد و تمام کارها را مسافرین باید خودشان انجام دهند. همچنین سکوتی وهم انگیز در راهروهای این هتل همیشه وجود دارد. 

اتاق ها در این هتل با نهایت دقت از ترسناک ترین فیلم ها ساخته شده است و به همین علت هر بخشی از آن دارای سبک خاص خود است. دیوارهای پر شده با نقاشی های عجیب، وجود عروسک های ترسناک و ... در این هتل حتی تلویزیون نیز تنها فیلم های ترسناک پخش می کند.

چگونه شکل گرفتن المپیک

 

 

تاریخچه المپیک

بازی های المپیک به جشنواره های ورزشی گفته می شود که به عقیده تاریخ نویسان اولین بار در یونان باستان انجام می شد و در اواخر قرن 19 میلادی مجدداً احیا شد.

 

در دوره باستان بیشتر جشنها در ابتدا جنبه مذهبی داشتند و برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن معبدوی به نام المپیا برگزار می شد.

 المپیا دشتی است واقع در کشور یونان در اروپا که به ثبت میراث جهانی یونسکو نیز رسیده است. شرکت کنندگان مسابقات المپیک تنها مردانی بودند که وقت و ثروت کافی به منظور پرداختن به ورزش را داشتند. این جشنها اغلب پس از پیروزی در جنگ یا در بزرگداشت روزهای تولد و مرگ پادشاهان و بزرگان هر 4 سال یک بار برگزار می شد.

 

تاریخچه المپیک

 

(تصویر متعلق به مجسمه زءوس است که مسابقات المپیک برای ادای احترام به او در صحن مقدس او در المپیا برگذار می شد.)

 

در ابتدا تنها ورزشکاران غیر حرفه ای حق شرکت در این مسابقات را داشتند اما کم کم پای حرفه ای ها نیز به این عرصه باز شد.

 

بازی های المپیک باستان از سال 776 بیش از میلاد آغاز و تا سال 394 بعد از میلاد ادامه داشت ،در بررسی علل افول بازی های المپیک در دوره باستان می توان گفت که با غلبه رومیان بر یونانیان بازی های المپیک شکوه و جلال گذشته خود را از دست داد و صحنه رقابت های انسانی به کارزارهای خونین و نبرد گلادیاتورها با هم و نبرد انسان با حیوان که همان گاو بازی رایج امروزی است تبدیل شد.

 

تاریخچه المپیک

 

در دوران باستان تنها مردانی که آزاده زاده می شدند و نه برده، می توانستند در مسابقات المپیک شرکت کنند و دختران مجرد در تاریخی دیگر در ستایش همسر زئوس به مسابقه می پرداختند و بانوان متاهل نیز حق شرکت نداشته و در صورت مخالفت بهای آن را با جان خویش می پرداختند. در ابتدا مسابقات المپیک تنها شامل مسابقه دو بود ولی بعدها کشتی، بوکس و پرش نیز به آن اضافه شد.

 

*شکل گیری المپیک نوین:

از سال 394 بعد از میلاد که بازی های المپیک تعطیل شد تا سال 1896 میلادی این مسابقات به دست فراموشی سپرده شد و المپیا نیز در زلزله ای مهیب کاملاً از بین رفت. پس از این حادثه باستان شناسان به کاوش هائی در آن منطقه پرداختند و پس از تلاش های دولت های کشور فرانسه و یونان و پی گیری های دانشمندی به نام پی یو بارون دوکربرتن در سال 1889 در شهر پاریس کشور فرانسه همایشی تشکیل شد که اساس بازی های المپیک جدید را بنا زد.

در سال 1892 پس از آنکه دولت خواست تا وی را در اجرا و احیای بازی های المپیک بازی کند. برنامه و آئین نامه ی عظیمی را در این مورد به اتحادیه ورزش پاریس ارسال کرد و بلافاصله، خود از طرف دولت فرانسه به ریاست اتحادیه برگزیده شد و برای به دست آوردن پشتیبان به کشورهای اروپائی مسافرت کرد.

در سال 1896 کنگره المپیک تشکیل شد و کویرتن مورد حمایت کشورهای شرکت کننده قرار گرفت در این کنگره قرار شد بازی های المپیک در هر 4 سال یک بار در یکی از کشورهای بزرگ برگزار شود و کمیته ای به نام کمیته بین المللی المپیک به نظارت کامل و دقیق بر بازی ها داشته باشد، تشکیل گردد و این گونه شد که بازی های المپیک در سال 1896 دوباره در آتن از سر گرفته شد.

ماجراجویی بزرگ؛ تایید رسمی خروج اولین دست‌ساز بشر از منظومه شمسی

مرز هلیوسفر، تنها با نگاه کردن نمی‌توان درک کرد که آیا مهد تمدن بشر پشت سر گذاشته شده و در میان فضای میان دو ستاره غوطه‌ور شده‌اید یا نه؟ در آنجا تنها فضای ژرف و خالی را می‌توان دید، فرقی نمی‌کند که کدام طرف مرز نامرئی هلیوسفر باشید.



براساس گزارش CNN، اما دانشمندان در ناسا ساعاتی پیش با ارائه شواهد مستحکمی رسما اعلام کردند فضاپیمای ویه‌جر 1 ناسا از این مرز نامرئی و بسیار مشهور عبور کرده و به عنوان اولین دست‌ساز بشر که توانسته مرز هلیوسفر رد شود، مرز مغناطیسی که خورشید منظومه شمسی، سیاره‌هایش و بادهای خورشیدی را از از بقیه کهکشان راه شیری جدا می‌کند، فصلی جدید را در تاریخ اکتشافات فضایی بشر به نام خود به ثبت رسانده‌است.
به گفته اد استون دانشمند ارشد ماموریت ویه‌جر‌ها، ویه‌جر در خروج از هلیوسفر و آغاز سفر در میاد اقیانوس‌های کهکشانی میان ستارگان، به دیگر اکتشافات تاریخی فضایی، اولین سفر به مدار زمین و اولین قدم برروی ماه، پیوسته‌است.

براساس گزارش‌هایی که به تازگی در نشریه ساینس منتشر شده، ویه‌جر در 25 آگوست 2012 به مرز میان‌ستاره‌ای نزدیک شده‌بود و شاید پیش از این شنیده باشید که در خبرهای مختلف خروج ویه‌جر از مرز منظومه شمسی اعلام شده‌باشد، اما ناسا روز پنجشنبه به صورت رسمی اعلام کرد که فضاپیمایش از منظومه شمسی خارج شده‌است.

دو فضاپیمای ویه‌جر 1 و 2 با فاصله 16 روز در سال 1977 سفر ماجراجویانه خود را به فضا آغاز کردند و پس از 36 سال، تا روز پنجشنبه که خبر رسمی خروج ویه‌جر 1 از منظومه شمسی اعلام شد، فاصله ویه‌جر1 تا زمین 18.8 میلیارد کیلومتر بوده‌است. فاصله ویه‌جر2 تا زمین درحال حاضر 15.3 میلیارد کیلومتر است.

ویه‌جر1 درحال حاضر تنها دست‌ساز بشر است که توانسته از منظومه شمسی خارج شود، اما اگر برای این منظومه تعریفی سختگیرانه‌تر قائل شده و ستاره‌های دنباله‌دار دورافتاده را نیز شامل آن بدانیم، به گفته استون برای خروج کامل از آخرین بقایای منظومه شمسی باید 30 هزار سال صبر کنیم. همچنین استون می‌گوید نزدیک‌ترین زمانی که ویه‌جر بتواند خود را به نزدیکی ستاره‌ای برساند 40 هزار سال دیگر خواهد بود.

ناسا چگونه خبردار شد؟
ویه‌جر که هم‌اکنون از سرعتی بیش از 60 هزار کیلومتر بر ساعت در حرکت است، خبر خروجش را به همراه یک کارت‌پستال برای ناسا ارسال نکرده‌است، از این رو دانستن اینکه آیا فضاپیما خارج شده یا نه برای ناسا بسیار پرچالش بوده‌است. به گفته استون فضاپیما خود قادر به گفتن لحظه خروجش نیست و تنها تجهیزات هستند که می‌توانند خارج یا داخل بودن آن را به اطلاع ما برسانند. دشواری دیگر از کار افتادن ابزار اندازه‌گیری پلاسما، حالتی از ماده مملو از ذرات باردار، در سال 1980 است که کار خبررسانی خروج ویه‌جر را دشوارتر کرده‌بود.

دانشمندان برای آگاهی از این موضوع امواج پلاسمایی که فضاپیما را در برگرفته بودند را ردیابی کرده و از اطلاعات آن برای محاسبه تراکم استفاده کردند. نوساناتی که درون پلاسما ردیابی شده بود ناشی از فوران کرونالی خورشیدی بود که در سال 2012 رخ داد و منجر به وقوع پدیده‌ای شد که استون آن را سونامی باد خورشیدی نامید. این امواج در بهار امسال به ویه‌جر رسیدند.
محاسباتی که از 9 آوریل تا 22 می انجام شدند نشان دادند فضاپیما در آن زمان در منطقه‌ای با تراکم الکترونی 0.08 در هر سانتیمتر مکعب بوده‌است. این تراکم در فضای میان‌ستاره‌ای بین 0.05 و 0.22 در هر سانتیمتر مکعب در نوسان است. دانشمندان حدس می‌زدند که ویه‌جر در زمانی قبل از ماه آوریل از منظومه خارج شده از این رو اطلاعات قدیمی‌تر فضاپیما را مطالعه کرده و دریافتند تراکم الکترونی اطراف آن در ماه‌های اکتبر-نوامبر 0.006 الکترون در هر سانتیمتر مکعب بوده‌است.

با استفاده از این ارقام و در نظر گرفتن مسیر 520 میلیون کیلومتری که ویه‌جر در طول یک سال طی می‌کند، محققان تخمین زده‌‌اند که فضاپیما اواخر آگوست سال گذشته منظومه شمسی را ترک کرده‌‌است. کاهش میزان ذرات خورشیدی، افزایش میزان پرتوهای کیهانی و تغییر جهت میدان مغناطیسی که ویه‌جر را در بر گرفته از دیگر عواملی هستند که دانشمندان آنها را برای اثبات خروج فضاپیما از منظومه گواه گرفته‌اند.
حافظه ویه‌جر1 بسیار کمتر از حافظه یک گوشی موبایل معمولی و ساده بوده و تنها 68 کیلوبایت است از این رو دانشمندان هر روز با این فضاپیما ارتباط برقرار می‌کنند تا بتوانند اطلاعات جدید درباره فضای میان‌ستاره‌ای را از این فضاپیما دریافت کنند. دانشمندان می‌توانند با کمک تجهیزات این فضاپیما تراکم بادهای ستاره‌ای، سرعت و حرارت آنها را محاسبه کنند.

تخته نرد
«نرد» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نرد (ابهام‌زدایی) را ببینید.
Bg board L.jpg

نرد یا نردشیر کهن ترین بازی دنیا است که در میان مردم خاورمیانه و مردمان اروپای شرقی بسیار رایج است. در این بازی دو نفره ، طرفین مهره‌های خود را بر اساس دو عددی که بر روی تاس نقش می بندد در جهت حرکت عقربه‌های ساعت یا خلاف آن حرکت می‌دهند و درآخر از صفحه ی بازی خارج می‌سازند،در پایان بازیکنی برنده خواهد بود که زودتر همه ی مهره‌های خود را از زمین بازی خارج نماید.

14 آبان روز جهانی کوروش کبیر پیشاپیش مبارک


http://www.aratta.ir/wp-content/uploads/2012/04/korosh.jpg

 

کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است. بنیان‌گذار و

 

نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از

 

میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانه خود که

 

دربابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه

 

بزرگ انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه

 

بوده‌است» معرفی می‌کند.