تاریخ و تمدن
دارالفنون تهران

در دوران صدارت سه سال و 45 روزه امیرکبیر، نخستین مرکز آموزشی که از آن به اسم دانشگاه نوین ایران یاد می کنند بنا نهاده شد. امیر تحت تاثیر مسافرت هایی که به اروپا داشت به شدت علاقه مند به تاسیس مدرسه ای شد که در سطوحی بالا تر از مدارس ابتدایی و متوسطه باشد. از این رو تصمیم گرفت ساختمانی برای تدریس علوم جدید در تهران تاسیس کند.

دارالفنون تهران که هم اکنون در خیابان ناصرخسرو واقع و غیر فعال است ، اولین مرکز کالج مانند ایران بود که به همت امیرکبیر بنا شد. ولی متاسفانه خود وی هیچگاه شاهد افتتاح آن نشد چرا که نخستین دسته از اساتید به سرپرستی دکتر پولاک ، دو روز پس از دستگیری و تبعید امیرکبیر به تهران رسیدند و طبیعتا با استقبال گرمی مواجه نشدند . دارالفنون تهراندر روز پنجم ربیع الاول ۱۲۶۸ هجری قمری ، سیزده روز پیش از کشته شدن امیر کبیر و با حضور ناصر الدین شاه شروع به کار کرد . در آن زمان هفت معلم اتریشی ، آموزش محصلینی را که اغلب از خانواده های مهم و بانفوذ بودند ، بر عهده داشتند.

 

نامگذاری

از نامه های به جا مانده از امیرکبیر و مندرجات روزنامه وقایع اتفاقیه و اسناد دیگر برمی آید در آغاز نام خاصی برای این واحد آموزشی در دست ساخت در نظر نگرفته بودند و از این بنا با عناوین «مدرسه، مدرسه جدید، مکتبخانه پادشاهی، تعلیم خانه، معلم خانه و مدرسه نظامیه» یاد شده است. در آخرین نامه ای که امیرکبیر به سفیر ایران در روسیه برای پیگیری جذب استادان اروپایی می نویسد، از این بنا به عنوان مدرسه نظامیه یاد می کند.

 

در منابع پیش و پس از تاسیس دارالفنون، به خصوص در خاطرات دانش آموختگان اروپا به واژه دارالفنون برمی خوریم. اینان زمانی که از دانشگاههای اروپایی نام می برند آنها را دارالفنون می نامند؛ مانند دارالفنون پاریس، دارالفنون لندن و کلمه دارالفنون ترجمه Polytechniqu فرانسوی یا Polytechnic انگلیسی است که عثمانی ها آن را به عربی ترجمه کردند و با همین لفظ وارد زبان فارسی شد.

ساختمان

نقشه بنای دارالفنون تهران را میرزارضاخان مهندس طرح نمود و محمدتقی معمارباشی احداث بنا را آغاز کرد . قسمت شرقی بنا در سال 1267 اتمام یافت . هشتاد سال پس از فعالیت و در سال ۱۳۰۸ ( ۱۳۴۸ قمری ) ساختمان مدرسه به دستور اعتماد الدوله وزیر وقت معارف تخریب شد و ساختمان فعلی با نقشه مهندسی روسی ساخته شد . چهار طرف حیاط مدرسه را پنجاه اتاق احاطه کرده و در برابر آنها ایوانی گسترده است .نخستین در ورودی مدرسه به سوی خیابان ارگ بود و در کنونی که در خیابان ناصرخسرو است بعد ها ساخته شد .
بعد از ورود به خیابان ناصر خسرو و گذر از ساختمان مخابرات به ساختمان آجری می رسیم که ساخت و فضایش توجه را جلب می کند . بعد از عبور از چند مغازه به دری بزرگ و چوبی با ستون و کاشیکاری های عهد قاجار برمی خوریم که بالای آن و در میان کاشی ها و و ستون هایی که در دو طرف قرار گرفته نوشته شده دارالفنون که در اصلی بوده و هنوز هم هست . کمی آن طرف تر در کوچکی است و آن طرف ترش در دیگری قرار دارد که همه متعلق به دارالفنون است . مدرسه از شمال به میدان امام خمینی ، از شرق به خیابان ناصر خسرو ، از غرب به باب همایون مرتبط است و از هر طرف دری دارد که رو به خیابان های اطراف گشوده می شده است . به داخل راهارویی قدم می گذاریم و با چند پله به درون ساختمان راه پیدا می کنیم . در سمت راست راهروی دیگری قرار دارد که اتاقهای موجود در آن همه متعلق به امور اداری ، دفتری و آبدارخانه است که این روزها مرکز تعلیم و تربیت وابسته به آموزش و پرورش از آن استفاده می کند و در جهت بازسازی و مرمت آن برخاسته است . بعد از گذر از این راهرو و اتاق دری کوچک به ساختمان اصلی و کلاس ها راه پیدا می کند .
بعد از چند پله به طرف پایین به داخل راهرویی قدم می گذاریم که در طبقه اول واقع گردیده . کلاس ها و تالار ها همه در دو طبقه رو به حیاط اصلی هستند . هر کلاس از ۳ پنجره برخوردار است که همه پنجره ها رو به حیاط باز می شوند . در طرف دیگر راهرو حیاط خلوت قرار دارد . در انتهای هر راهرو به راه پله ای می رسیم که به طبقه دوم ختم می شود . این کلاس ها چهار طرف این عمارت را به سوی حیاط مرکزی محاصره کرده اند و تعدادشان به ۳۰ یا کمی بیشتر می رسد . از درون حیاط اصلی که نگاه می کنیم شعاری زیبا نوشته شده است بر سر در قسمت شمالی حیاط مدرسه که ورودی اصلی به درون ساختمان کلاس هاست نوشته شده (( هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون )) بالکن و جایگاه زنگ ، کاشی کاری سردر و سنگ های کنار آن را از سایر ورودی ها متمایز ساخته است . این حیاط ۶ ورودی دارد . ورودی ضلع جنوبی مربوط به آمفی تاتر است که در طبقه اول قرار دارد ، سالنی بزرگ که ظرفیت ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر را در خود دارد ، در سمت راست سن قرار گرفته که مجسمه امیر کبیر در میان دکور شیشه ای قرار دارد که تمام شیشه های آن شکسته است و گرد و خاک آن را پوشانده و آنقدر خاکی و کدر شده که اگر دقت نکنی اصلا متوجه آن نمی شوی . تمام ورودی ها به طبقات اول و دوم از همان ابتدای درها راه دارد . در قسمت غرب و باب همایون راه پله ای است که آنجا را به طرف بالا هدایت می کرده و آبخوری سنگی که در انتهای طبقه اول و همان قسمت باب همایون واقع شده از دیدنی های این مدرسه است . همان ابخوری را که می آییم ، به قسمت شمالی و حمام مدرسه می رسیم و اتاقی که به نظر می رسد به عنوان آبدارخانه استفاده می شده . کمی جلوتر حیاط دیگر مدرسه است که رو به خیابان و میدان توپخانه باز می شده است . آنقدر درهم و پیچ در پیچ و به هم مرتبط که وقتی قدم می زنی نمی دانی از کجا به کجا رفتی و الان کجا بودی . حیاط اصلی با حوضی هشت ضلعی و آبی رنگ در وسط و درختان و درختچه هایی که به گفته راهنمای دارالفنون همه به دست مادر ناصرالدین شاه ، مهدعلیا کاشته شده و راهنمای سنگ فرش شده که از هر ورودی به حیاط مرتبط می شود ، جلوه و زیبایی دیگری را از هنر و معماری ایران در برابر دیدگان آشکار می سازد .

مقررات نخستین مدرسه علوم جدید

سن دانش آموزان به هنگام ورود به دارالفنون تهران بین 14 تا 16سال بود البته برخی از افرادی که نفوذ بیشتری در دستگاه دولت داشتند با سنین بالاتری وارد مدرسه می شدند و شاگردانی که در درس هایشان نمره خوبی می گرفتند به اسم خلیفه درس یا دستیار معلم خوانده می شدند که به تدریس می پرداختند. مدت تحصیل در دارالفنون در ابتدا هفت سال بود که به مرور زمان به پنج و در نهایت به چهار سال تبدیل شد. در آغاز کار مدرسه، هفت رشته درسی تدریس می شد که بعد ها رشته های دیگری مانند تاریخ، جغرافیا، نقشه کشی، طب سنتی، ریاضیات، زبان های فارسی، عربی، فرانسه و روسی اضافه شد. تدریس در مدرسه از ساعت هشت صبح تا سه بعدازظهر بود و دانش آموختگان ناهار را در مدرسه به صورت رایگان صرف می کردند که عبارت بود از پلو خورشت، نان، پنیر، سبزی، یک کاسه آش، آبگوشت و دوغ. به علت حاکم بودن افکار نظامی بر این مجموعه، هزینه آن از بودجه نظامی تامین می شد. جالب است که بدانید بودجه اولیه دارالفنون هفت هزار و 750 تومان بود. در سال های نخستین نیز به دانش آموزان مقرری پرداخت می شد و دانشجویان هر رشته دارای لباس یونیفرم مخصوص بودند که بیانگر رشته تحصیلی آنان بود. این لباس توسط خیاط مدرسه سالی دو بار در زمستان و تابستان برای دانش آموزان اندازه گیری می شد. نوع این لباس ها از نوع خارا (پارچه ای سبک) و برای لباس زمستانی از جنس ماهوت بود.

رشته های تحصیلی

 

 

 

رشته های تحصیلی در دارالفنون تهران شامل هفت رشته پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی شناسی بود. کلاسهای هر درس و هر رشته ثابت و مشخص بود.

 

دروس عمومی

زبان خارجی ابتدا فرانسه بود و بعد روسی و انگلیسی هم تدریس می شد. معلمان ابتدایی زبان فرانسه افرادی چون ملکم خان، میرزا آقا، میرزا جعفر، محمد حسن خان قاجار و شیخ محسن خان بودند. برخی از آنها در فرانسه این زبان را آموخته بودند. تمام رشته ها، درس تاریخ، جغرافی، ریاضی و زبان خارجه داشتند.

 

انحطاط دارالفنون

از آغاز تاسیس دارافنون برخی از درباریان به مخالفت با آن پرداختند. اولین مخالف آن، جانشین امیرکبیر، میرزا آقاخان نوری بود که به دنبال انحلال آن برآمد. آقاخان درصدد برآمد تا معلمان اتریشی را به وطن خود بازگرداند و نماینده بریتانیا از اقدامات وی پشتیبانی کرد و حتی سرهنگ شیل به شاه توصیه کرد که مدرسه دارالفنون به ضرر سلطنت اوست. خوشبختانه ناصرالدین شاه به این حرف ها گوش نداد و به حمایت و حفظ آن پرداخت. علی رغم حمایت های اولیه شاه از دارالفنون، کم کم وی نسبت به آن بدبین شد، چرا که به شدت از تشکیلات فراماسونری متنفر بود و برخی از شاگردان دارالفنون به واسطه ملکم خان وارد این تشکیلات سری شده بودند. با این همه شاه نگران نوع نگرش اروپاییان به ایران بود، از آن جهت که بستندارالفنون تهران را نشانه عقب ماندگی تلقی می کرد، از بستن آن صرف نظر کرد.

یکی دیگر ار عوامل مخالفت با دارالفنون تهران رواج آموزش پزشکی اروپایی بود. طرفداران نظام پزشکی سنتی، تشکیلات جدید را خطری جدی برای موقعیت شغلی خود احساس می کردند. در کلاس هاس طب تا مدت ها فقط به تدریس نظری بسنده می شد و، از ترس تکفیر، تشریح میسر نبود. اما در ۱۲۳۲ که یکی از بیگانگان به طرز مشکوکی درگذشت به درخواست بازماندگان، دکتر پولاک برای کشف علت مرگ او را با حضور شاگردان کالبدشکافی کرد. سال ها بعد یک معلم زبان فرانسه به نام بارنه یود پیش از مرگ، جسد خود را به مدرسه فروخت تا با مرگ وی شاگردان به تشریح بدن او بپردازند.

برخی مخالفت ها نیز ناشی از آن بود که فارغ التحصیلان دارالفنون تهران را طرفدار فرهنگ غرب تلقی می کردند. به ویژه دانش آموختگانی که به ادامه تحصیل در غرب پرداخته بودند. برخی از آنها با رفتارهای خود به این ذهنیت منفی کمک می کردند.

هشت سال پس از افتتاح دارالفنون تهران به علت ورود تعدادی از فارغ التحصیلان آن به تشکیلات فراماسونری یا فراموشخانه میرزا ملکم خان، بی مهری و کم توجهی ناصرالدین شاه به این مدرسه آغاز شد.

ناصرالدین شاه در دهه آخر حکومتش و بیش از گذشته پافشاری فراوان داشت که مسیولان دارالفنون، چه دیوانی و چه فرهنگی از طریق هزینه بالای شهریه و دستچین نمودن دانش آموزان، از ورود فرزندان رعیت ها به دارالفنون جلوگیری کنند.

 

روسای دارالفنون 

روسای دارالفنون تهران به ترتیب میرزا محمدعلی خان شیرازی (وزیر امور خارجه)، عزیزخان مکری (وزیر جنگ)، میرزا محمدخان امیرتومان، علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه (نخستین وزیر علوم ایران)، رضاقلی خان هدایت، علی قلی خان هدایت (مخبر الدوله)، جعفرقلی خان هدایت و محمدحسن خان ادیب الدوله بود. این مدرسه که در ابتدا با نام نخستین دانشگاه ایران کار خود را آغاز کرد، بعد از مدتی به شکل و شمایل مدرسه متوسطه در آمد و 1110 دانشجو از آنجا فارغ التحصیل شدند که برخی از آنان به مقام های بالای سیاسی، ادبی و هنری رسیدند. از جمله دانش آموختگان معروفدارالفنون باید به محمدحسن خان صنیع الدوله (وزیر انطباعات و رییس دارالترجمه همایونی)، احتشام السلطنه (رییس مجلس شورای ملی اول و دوم) و میرزا جهانگیرخان روزنامه نگار و مدیر روزنامه جنجالی صوراسرافیل اشاره کرد.

 

دارالفنون از دوره ناصری تا به امروز

دارالفنون تهران بعد از آنکه در دی ماه 1230 خورشیدی به مدت 80 سال پابرجا بود در سال 1308 تخریب شد. در این سال میرزا یحیی خان اعتماد الدوله قراگزلو وزیر معارف وقت، ساختمان اولیه دارالفنون را در هم کوبید وبا نقشه و نظارت مارکف، معمار روسی، ساختمان فعلی را با تلفیقی از معماری عصر هخامنشی و صفوی بازسازی کرد و از این پس این بنا به یکی از دبیرستان های شناخته شده و معروف تهران تبدیل شد. دارالفنون تهران تا سال 1357 همچنان با کاربری دبیرستان به حیات خود ادامه می داد اما با پیروزی انقلاب اسلامی به مرکز تربیت معلم تبدیل شد و مدتی بعد به مرکز آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش اختصاص یافت تا آنکه در سال 1367 جزو فهرست آثار ملی ایران به ثبت در آمد و درب آن در سال 1375 تا به امروز بسته شد چرا که مسوولان تصمیم گرفتند آن مکان را مورد مرمت و بازسازی قرار دهند و از اینمدرسه تاریخی به عنوان گنجینه و موزه آموزش و پرورش استفاده کنند. اکنون سال هاست که دارالفنون تهران در گوشه خیابان ناصرخسرو چمباتمه زده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: