تاریخ و تمدن
پزشكی و روشهای بهداشتی و درمانی در ایران باستان (قسمت 1 )

زرتشتیان عقیده دارند كه خانه ای كه در آن گربه پرورش داده شود محل سكونت دیوان خواهد بود. در این خانه دروغ و ناآشتی و جدال حكومت میكند و آنچه را كه انسان به گربه به عنوان خوراك بدهد تبدیل به... 
آریائیهای قدیم بهداشت و پیش گیری از بیماریها را بوسیله روشهای خاص خود در صدر وظائف خویش میشناختند و میكوشیندند كه با آئین مخصوص كفن و دفن مردگان خویش از گسترش بیماریها كه به وسیله اجساد و انسانها و جانوران به موجودات زنده دیگر انتتقال مییابند و تندرستی آنان را درمعرض خطر قرار میدهد جلوگیری كنند. (فیتتز: پزشكی در اوستا، صفحه 40-38) 
برای عملی كردن این روش آریائیها در دستگاه حكومتی و دستههای و اقوامهای خویش مقررات و فرمانهای درست پزشكی و بهداشتی داشتند. مثلا" یكی از پراهمیتترین این فرمانها، دور كردن جسدهای انسانها و حیوانات از خانه و محیط زیست، شهر و قصبه و اجتماعات و مناطق كشاورزی و محیط پرورش جانوران بود. 

با توجه به قوانین پزشكی و بهزیستی، انسانهای سخت بیمار كه نیاز به معالجه داشتند، میبایست هر چه زودتر از انسانهای سالم دور گردند و به بیمارستانها و یا مراكز دیگر درمانی انتقال داده شوند. 
در بیمارستانها و مراكز درمانی، این گونه بیماران فقط با پزشكان معالج خویش و پرستاران و دیگر موظفین و مراقبین و مسئولین درمانی در تماس بودند. و نیز ملاقات با اینگونه بیماران تحت ضوابط پزشكی خاص و خیلی دقیق بوده است. كسانی كه به بیماریهای صعب العلاج مبتلا نبودند و میتوانستند در خانههایشان بمانند و تحت درمان قرار بگیرند ناگزیر بودند به جهت خطر انتقال ناخوشی آنها در اتاقهای مجزا تحت مراقبت و درمان قرار گیرند. 

ظروف مخصوصی كه برای اینگونه بیماران در نظر گرفته میشد، نمیبایست و نمیتوانست مورد استفاده دیگران قرار گیرد،این روش و فرمان مخصوصا"برای آن قبیل زنانی كه دوران قاعدگی را میگذرانیدند و نیز در مورد زخمیها در میان هخامنشیان و پیش از آنها و نیز بعدها به اجرا در میآمد. و موجب جدایی كامل بیماران از انسانهای سالم میگردید. (براندنبورگ: پزشكان روحانی، صفحه 26-25) 

مسئلة انتقال بیماریها به وسیله هوا، آب، باد، مواد غذایی، البسه، انسانها و جانوران از شهر به شهر، ناحیه به ناحیه، ده به ده، خانه به خانه، انسان به انسان، و بالاخره از كشور به كشور برای نیاكان ما با وجود اطلاعات و روشهای درمانی ابتدایی و ساده در پزشكی، كاملا آشنا بود. 
و نیز به همین منوال ایرانیان باستان در حریم كشاورزی و دامپزشكی دستورها و روشهای قابل توجهی داشتند مانند دور كردن جانوران بیمار از قبیل جانوران خانگی، دامها، حیوانات شكاری و جنگی مانند سگ و اسب، از جانوران سالم و محیط زیست موجودات زنده كه فاقد هر گونه بیماری بوده اند. 

ایرانیان باستان جانوران بیمار را در اطاقها و اصطبلها و یا در محلهای مخصوص نگهداری میكردند. با این كار، آنها از سرایت محرز بیماریهای حیوانات بیمار به جانوران سالم جلوگیری میكردند. 

دانش پزشكی برای معالجه انسانهای بیمار، كه در ایران باستان مراحل تكاملی خویش را میگذراند، برای كسب آگاهیهای پزشكی آموخته و تحصیل دانش و فنون مختلفه پزشكی، دانشجویان میبایست در محضر متخصصین پزشكی، دانش پزشكی آموخته و دورههای نسبتا" طولانی پزشكی كه در آنزمان با دانشهای دیگر نیز توأم بوده است، بانجام رسانند. 


یكی از این آموزگاران دانش پزشكی كه به عنوان معجزه گر و دهقان و نیز به عنوان پیغمبر معروف است، به نظر استاد فقید پروفسور هنریك ساموئل نیبرگ، زرتشت میباشد البته تا آنجا كه در میان این گروه با توجه به مفهوم علمی آن زمان بتوان به ‹‹پزشك›› اندیشید. بدین معنی كه نیروی تشخیص بیماری و دانش وابسته به آن تنها به آگاهیهای علمی ابتدایی آن زمان اكتفا نمیكرده است بكله هنر تراپی مستقیما" با دانشهای دینی و فهم خارق العاده پزشك معالج ارتباط داشته است. و نمیتوان به سادگی در شیوه ابتدایی درمان پزشكی از ‹‹پزشك›› سخن گفت و باید به واژة عربی ‹‹حكیم›› یعنی آنكه با نیروی حكمت و اندیشه خویش بیماری را تشخیص داده و به درمان آن میكوشد، تكیه كرد. در آن زمان یك حكیم دارای دانشهای دیگری نیز علاوه بر دانش درمان بیماران بوده است و اكثر آنها تسلط به كشف و تشخیص نوع و درمان بیماریهای روانی داشته اند و بیماریهای جسمانی در حد فوقالعاده پائینتری از بیماریهای روانی آموزش داده میشده است. زیرا نوع دوم پزشكی آنگونه پیشرفته نبوده، لوازم و نیروی فكری لازم در این مورد به حد كفایت رشد و تكامل نیافته است. 

به استناد نوشتههای به جای مانده اوستایی پنج دسته از پزشكان در زمانهای پیش در ایران باستان شناخته شده اند كه از نظر وظیفه و كیفیت كاری تخصص كاملا" از هم تمیز داده شده اند. 

1-
 اشو پزشك (اوستایی Aso-baesaza) یا پزشکی كه به كمك قانون مقدس اشا بیمارانش را درمان میكند. این پزشك كسی است كه روش درمان پزشكی او به كمك اشا (پاكی) و در چهار چوب اشا بوده و چیزی جز نظافت و دقت در نگهداری جسم و روان و توجه به مواد غذایی و نظام بهداشتی را به بیماران خویش تجویز ننموده و فرمان نمیداد و جز انجام این فرماها از بیمار انتظار نداشت (یشت 3 بند 6). مخصوصا" این پزشك به بیماران خود هشدار میداد كه اشوبی را در تمامیم راحل زندگی خود رعایت كنند. این دستور نه تنها برای شخص بیمار قابل رعایت و اجرا بود بلكه افراد سالم نیز مجبور به رعایت آن بودند تا از بروز و سرایت و ابتلا به بیماریها جلوگیری شود. 

نحوه معاینات پزشكی و روش تشخیص بیماری و درمان او شامل معاینة ظاهری جسمی بیمار و مراقبت در اغذیه و آشامیدنیهایی بود كه بیمار میخورد و میآشامید. 
به استناد اوستا و همانگونه كه از مفهوم لغوی آن مستفاد میگردد اشو پزشك كسی است كه با توجه به ضوابط و قوانین متخذه از واژه مقدس ‹‹اشا›› یعنی راستی و پاكی بیماران را درمان میكند. این پزشك را میتوان با توجه به توانایی و تخصص به پزشك بیماریهای عمومی امروز كه برای درمان اكثر بیماریهای عادی مسئول است تشبیه نمود- (یشت 3 بند 6). 

2- داد پزشك (Dato-baesaza) یا پزشكی كه به كمك قانون درمان میكند كسی است كه روش درمانی او به كمك ‹‹داتا››(قانون – داد – حق) و كاربرد روشهای مخصوصی بوده و وظایف درمانی ویژهای را به بیماران خود فرمان میدهد. در زمره این روشها و قوانینی ‹‹برشنوم›› (Baresnum) را میتوان ذكر كرد. به كمك این روش نه (9) روز و نه (9) شب بیماران را از انسانهای دیگر دور نگه میداشتند. و جدا از دیگران غذایش را به او میدادند به خاطر اینكه از سرایت و انتقال بیماری او به دیگران جلوگیری شود. پیروی و كاربرد این روش به ویژه در مورد بیماریهای مسری قابل توجه بود. 
به كمك اینگونه روشهای درمانی به بیمار آرامش بخشیده میشده و نیز محیط زندگی و اطرافیان او را از گزند بیماری به دور نگهداشته اند. این روش هنوز نیز در میان زرتشتیان معمول است و بطور كامل و با دقت و مراقبت فوق العاده به مورد اجرا گذاشته میشود. 

روش درمانی برشنوم مخصوصا" درمورد بیمارانی انجام میگرفته است كه به یك بیماری واگیردار مبتلا بوده اند. بر اساس این روش كه پس از معاینات پزشكی و تشخیص نوع بیمای و آنكه بیمار نیاز به برشنوم دارد میتوانسته است در موارد ضروری و فوری درهر وقت و زمانی به مرحله اجرا در آید. 
در صورت دیگر و برای زرتشتیان سالم كه فاقد هر گونه بیماری میباشند و در نظام پزشكی و با توجه به اصول و ضوابط درمانی نیازی به برشنوم ندارند، بلكه مجبورند كه به روش برشنوم در مورد خویش توجه و طبق آن رفتار كنند، فقط سالیانه یك بار و بیشتر در تابستان و مخصوصا" در مواقع خاصی از این فصل در خانه موبد مخصوصی كه صلاحیت برگزاری مراسم برشنوم را دارد، اجرای مراسم برشنوم انجام میگیرد. جا دارد كه اضافه شود كه برگزاری مراسم برشنوم به اعتقاد من در ایران باستان در محل مخصوص و برگزیده ای بوده و تحت نظر مراجع صلاحیتدار دینی و پزشكی صورت میگرفته است و نه به گونة امروزی كه در خانه موبد مخصوص این مراسم برگزار میشود. این موبد متبحر نه تنها در فن خود در مورد انجام مراحل مختلف برشنوم مهارت و توانایی خاص دارد، بلكه به امور مهم دینی در مقام یك روحانی تسلط كامل داشته و در این وظیفه حساس خویش یك صاحبنظر و شخص مورد اطمینان مقامات مذهبی و دولتی نیز بوده است و آنگونه كه از نوشتههای دینی زرتشتیان به زبانهای اوستایی و پهولی برمیآید، مخصوصا" مورد توجه شاهنشاهان و پیشوایان طراز اول دینی بوده اند. 

اینگونه پزشكان حتی در مورد بیماری درباریان و مقامات دولتی و روحانیون دست به كار مداوا میشدند و به دستورات درمانی آنها توجه خاص میشده است. 
این موبد وظیفه تهیه اغذیه و آشامیدنیها را با توجه به اتكاء به ضوابط و فرامین و نسخههای دینی به نحو احسن به عهده دارد و بعلاوه مراقبت به بیماران خویش را بطور مداوم به عهده دارد. 

در طی شبانه روز فقط برای مدت زمان كوتاهی میتواند دستیار او كه برای این كار پیش بینی و پرورش و تعلیم داده شده است وب ه بهترین وجه به انجام این كار مهارت و تخصص دارد جای گزین موبد گردیده و وظایف او را انجام میدهد. این دستیار بعدها پس از گذرانیدن امتحانات مربوطه و لازمه و آشنایی كامل به برگزاری مراسم دینی به جای موبد نامبردهه مینشیند و انجام وظائف او را به عهده میگیرد. 
دورة تحصیل این دستیار كه با كارها و تمرینهای عملی زیاد توأم میباشد امروزه هفت سال بطول میانجامد. 

مراسم برشنوم همانگونه كه ذكر شد نه (9) روز و (9) شب به طول میانجامد و زرتشتیان آن را ‹‹نشوه›› به معنی ‹‹نه شبه›› نیز میگویند. 

آنها كه در این مراسم شركت میكنند باید روزانه سه بار تن خویش را بشویند (دو بار با ادرار گاو و یك بار با آب پاك) و از نظر روانی یا درونی به وسیله خواندن نمازهای مقدس و درمان بخش از اوستا كه اندیشه و نیروهای درونی آنان را از زشتی به دور نگه میدارد وهر گونه كژ بینی را از آنان میزداید، تطهیر میشوند. شستشوی جسمانی كه شامل شستشوی ظاهری بدن میباشد با كاربرد، روشهای مخصوص دینی كه زیر نظر مستقیم موبد میباشد، و برای شركت كنندگان بیمار در تمام مدت برگزاری مراسم برشنوم انجام میپذیرد و در مورد افراد بیمار موبد مسئول شخصا" آن را انجام داده و یا آنان را راهنمائی میكند. 

و در مورد شركت كنندگان سالم در مراسم برشنوم بدانگونه است كه همینكه شكرت كننده ای چگوگی شستشو و كاربرد لوازم آن و خواندن نمازهای مربوط به آن را آموخت میتواند بدون كمك موبد در روزهای بعد بدن خود را شستشو دهد. 

نه تنها شستشوی بدن كه در سه نوبت در روز انجام میگیرد برای شركت كنندگان مهم و قابل اجرا میباشد، بلكه پیش از صرف غذا و نماز گزاردن نیز باید هر شركت كننده ای به آئین مذهبی دست و روی خود را بشوید و مخصوصا" شب هنگام كه به بستر میرود و بامدادان كه از خواب برمیخیزد و نماز بامداد به جای میآورد باید به آهنگ مخصوص در نظافت خویش بكوشد، در حین شستشوی دست و رو نمازهای مخصوصی كه پاكی و اشویی را یادآوری میكنند، باید هر كس به زبان آورد… 


پوشاك شركت كنندگان آنگونه كه معمول است در تابستان از جنس پارچههای نخی یا پنبه ای و از یك پیراهن و یك شلوار (زیر شلوار) و یك زیر پیراهن (سدره) میباشد و علاوه بر آن یك پوشش برای سر در نظر گرفته شده است كه به صورت یك كلاه نازك مورد استفاده قرار میگیرد و همگی دارای كشتی (كمربند دینی) میباشند و آنچه معمول است هر شركت كننده ای دارای یك جفت گیوه سفید میباشد زیرا در هنگام نماز و نیایش و ستایش باید از سر تا پا پوشیده باشد. و اگر مراسم برشنوم در فصل زمستان برگزار شود به این لباسها یك پالتو نیز اضافه میشود كه معمولا از پارچه پنبه ای ضخیم و یا از پشم گوسفند سفید یعنی از همان جنس كشتی (كمربند آئینی) میباشد. 
پوشاك شركت كنندگان باید مرتب تعویض شود و شستشوی آنها به وسیلة موبد و طبق آئین خاص انجام میگیرد، به شیوه ای كه در میان زرتشتیان معمول است، شركت كنندگان در مراسم برشنوم هر روز لباسهای خود را عوض میكنند و پوشاك تمیز به تن میكنند و در موارد غیر عادی و بیماری شدید و حالت اضطراری طبق اجازه و تشخیص موبد هر زمان میتوان تحت درمان به شیوه برشنوم قرار گرفت. 
شستشوی درونی كه به روایتی شستشو و طهارت روان نیز نامیده میشود به وسیله آشامیدن نوشابه مقدس دینی كه زرتشتیان آن را نیرنگ دین مینامند و همان نیروی زدایندگی و اثر هوم پیشین را میتواند داشته باشد، انجام میگیرد. (شربت هوم به زبان سانسكریت ‹‹سوم›› گفته میشود.) 
(نیرنگ دین یا نیرنگ دینی به معنای شستشو و مرام بایسته دینی نیز گفته میشود.) 

شستشوی درونی یا طهارت روان روزانه سه بار انجام میگیرد. این شستشو شامل قرائت قطعات دعا و نیایش و خواندن سرودهای ستایشی و بندهای مختلفه اوستا (یسنا و یشتها و گاهان از پنج گاه یا زمان شبانه روز و نمازهای كوچك مربوط به این مراسم) و آشامیدن نیرنگ دین یا شربت هوم با خواندن یشت هوم میباشد. 
شربت هوم در پیالههای كوچك مخصوص به نیازمندان آن برای آشامیدن داده میشود. شربت هوم همانگونه كه از مفاد بخشهای مربوطه اوستا برمیآید از گیاه مخصوصی به نام هوم یاهاوما Haoma-Soma گرفته میشود و عصاره این گیاه تحت شرایط خاص به مدت هفت سال در زیر زمین در جای محفوظ و مخصوصی در خانه موبد مسئول یا تهیه كننده نگهداری میشود و به اجتماع زرتشتیان مناطق مختلف زرتشتی به میزان مورد نیاز تحت شرایط و استحقاق آنها، به آنان داه میشد و در كاربرد این شربت بخاطر ارزش فوق العاده آئینی آن ونیز به جهت كمیابی و سختی در روش تهیه آن نهایت صرفه جویی میشود. این شربت را معمولا با شیر میآمیزند و میآشامند و گفته میشود كه شیر گاو را برای ترقیق این شربت به كار نمیبرند بلكه اصولا و بر طبق سنتهای آئینی باید شربت هوم با شیر آمیخته گردد. 


در هوم یشت و بخشهای مختلف اوستا چگونگی این مهم دینی مورد موشكافی قرار گرفته است كه در حوصله این مقاله نیست و این شربت مطلقا" مخدر نیست و میزان مصرف آن به لحاظی كه اشاره شد، كاملا" محدود بوده و با صرفه جویی كامل انجام میپذیرد. 
آشامیدن نیزنگ یك بار، در بامداد پیش از طلوع آفتاب یا در حین طلوع آن و یكبار پس از نیمروز و بار سوم اندكی پیش از به پایان رسیدن روز و یا در حین غروب افتاب به وسیله موبد معالج انجام میگیرد. 
اصولا مقدار شربت هوم كه به بیماران خورانده میشود، آنطور كه روایت است با هم یكی است، زیرا شربت هوم بدان مفهوم كه در جهان پزشكی معمول است و انتظار میرود، خاصیت درمانی و تأثیر دردزدایی ندارد و طبیب معالج كه در این مورد همان موبد پیشوای مذهبی است آن را به عنوان داروی پاك كنندة درون به بیمار میدهد. 

غذای روزانه شركت كنندگان در مراسم برشنوم بیشتر از لبنیات و سبزینهای فصل تشكیل شده است. روزانه بطور معمول چهار بار به شركت كنندگان خوراك داده میشود. شیر ماست و پنیر و دیگر محصولات لبنی باید به وسیله زرتشتیان تهیه شده باشد و برای رعایت كامل اصول و دستورات دینی در صورت امكان موبر مسئول شخصا" در تهیه آنها نظارت میكند. شستشو و آماده كردن سبزیجات و نیز تهیه خوراكهای گرم وظیفه موبد و خانوادة اوست. پیش از صرف خوراك بوسیله موبد و شركت كنندگان این خوراكها با قرائت قطعات اوستائی تقدیس و تطهیر میشوند. 
همانگونه كه روش سنتی زرتشتیان به شركت كنندگان در مراسم برشنو معمولا گوشت حیوانات داده نمیشود. دلائلی كه در این مورد آورده میشود كاملا منطبق با اصول دینی و قانع كننده هستند. چون در واقع این شركت كنندگان تا حدی ناتندرست هستند برای بهبودیابی در مراسم برشنوم شركت میكنند و همانگونه كه پزشكان نیز توصیه میكنند، معده اشخاص بیمار آنقدر فعال نیست كه بتواند خوراكهای گوشتی و چربی دار و دیر هضم را تحمل كند. اینست كه روغنی كه برای تهیه خواركها بكار میرود روغن گیاهی است و معمولا از دانههای خشخاش گرفته میشود و زرتشتیان آن را ‹‹روغن شیره›› میگویند. این روغن نیز با رعایت اصول بهداشتی و دستورات دقیق دین به وسیلة افراد مخصوصی كه صلاحیت تهیه این روغن را دارند و در مناطق زرتشتی نشین مشخص و تحت مراقبت موبدان و مراكز و انجمنهای زرتشتیان میباشند تهیه شده اند، مطلقا" استفاده نمیشود و بیم آن میرود كه در این خصوص بیماری بیماران را تشدید نماید. 


با توجه به ترجمه آن ‹‹داتو بئشزا Dato-baesaza›› یا كسی كه به كمك و رعایت قوانین دینی درمان میكند با تقبل برخی از وظائف دیگر میتوان تصور كرد كه این پزشك، پزشك قانون امروز باشد. 
زیرا در زمانهای پیش در ایران باستان این پزشك به همراهی دیگر پزشكان در تشخیص علت مرگ در گذشتگان نیز وظیفه حساسی داشته و در صدور جواز دفن در گذشتگان نظر مؤثری داشته است. 

نظر به توانایی و هنر درمانی این پزشك كه با موازین دینی هم آهنگ میباشد، میتوان این پزشك را پزشكی دانست كه در مراكز درمانی مخصوص با روش رژیم پزشكی انجام وظیفه و درمان میكرده است. 
با توجه به متد درمانی او به كمك برشنوم كه در عادات و آداب دینی زرتشتیان به شیوه سنتی خیلی مهم و مؤثر شمرده میشود، میتوان سیستم درمانی او را با روشی كه در مراكز ‹‹قرنطینه›› اجرا میشود برابر دانست. این برابری یا بهتر بگوئیم مقایسه و تشبیه از آنجا آمده است كه این پزشك همان شیوه ای را به كار میبرد كه مسئولین و پزشكان واحدها و مراكز قرنطینه مورد استفاده قرار میداده و هنوز نیز مورد توجه است و نباید روش درمانی در مراكز قرنطینه امروز كه به شیوههای مدرن و لوازم جدید انجام میگیرد با روشهای ابتدائی و ساده آن زمان برابر دانست ولی اصل كلی این دو یكی است. 
كادر پزشك (اوستایی – Karato-baesaza) یا پزشكی كه به كمك كارد درمان میكند كسی است كه روش درمانی او با كمك آلات و ابزار جراحی كه او برای درمان جسم بیماران به كار میبرده، انجام میگرفته است. در زمره پزشكان این پزشك به پزشكی معروف است كه هنر درمانی او به وسیله دست او كه باز دهنده اندیشه و دانش پزشكی او بطور عملی است و همانگونه كه اشاره شد به مدد آلات و ابزار جراحی انجام میگیرد. 


او عضو رنجوری كه در بدن درد میكشد، به كمك جراحی مورد درمان قرار میدهد و از بدن بیمار چرك و مواد زائد و زیان آور را دور میكند. برای انجام عمل جراحی آنطور كه از متن نوشتههای اوستایی و پهلوی مستفاد میگردد، جراحان آن زمان داروی بیهوشی به كار نمیبردند و عضو رنجور و علیلی را كه مورد جراحی قرار میدادند، پیش از عمل و پس از آن با داروها و مواد معمول آن زمان ضد عفونی میكردند. 
اكثر جراحیها فقط در سطح خارجی بدن بوده است و جراحی داخلی بدان صورت كه تصور میرود، در میان جراحان ایران باستان معمول نبوده است زیرا دانش پزشكی در آنزمان آنقدر پیشرفه و مجهز نبوده است كه جراحی، به خود اجازه و جرأت بدهد كه یك عضو علیل داخلی را مورد عمل جراحی قرار دهد و شكافهای جراحی آنقدر عمیق نبوده است كه جراح از عهده بستن و به اصطلاح پانسمان و جلوگیری از خونریزی آن عضو داخلی برنیاید. 

پزشك جراح بدن را میشكافت و به خاطر اینكه به عضو علیل دسترسی پیدا كند (چنانچه این عضو زیر پوستی و به اصطلاح داخلی باشد) پس از انجام عمل جراحی اعضاء بریده و شكافته شده و پوست بدن بیمار را با مهارت و دقت خاص میبندد برای اینكه این اعضاء و همچنین پوست بدن جوش خورده و به هم به پیوندند. 

در میان پزشكان گوناگون آن زمان جراحان مشمول گذرانیدن امتحانات سخت در رشته تخصصی خود بوده اند، در صورتی كه پزشكان دیگر مانند پزشك بیماریهای روانی، پزشك بیماریهای عمومیو دارو پزشك و غیره آزمایشهای سختی را نمیگذراندند و یا حداقل در نوشتههای زرتشتیان از این آزمایشها نامیبرده نشده است. 

براساس نوشتههای اوستایی منجمله و ندیداد آزمایش علمی و عملی داوطلب برای اشتغال به حرفه جراحی كه تخصص او میباشد به شرح زیر است: 
با توجه به مرامنامه و قوانین امتحانی كه در وندیداد در مورد جراحان میباشد كاندیدای امتحان جراحی میبایسته است كه سه عمل جراحی بر روی تن سه نفر غیر ایرانی یا غیر آریائی (منظور دیوستایاناند) با موفقیت به انجام برساند. 
اگر این سه عمل جراحی بر روی سه تن دیو پرست بدون موفقیت پایان یافته و آن سه تن بیمار از ادامة زندگی مرحوم میشده اند، كاندیدای امتحان جراحی مردود شناخته شده و اجازه نداشته است برای مزادپرستان بعنوان جراح انجام وظیفه نماید (وندیداد 7 بند 38) 

انجم عمل جراحی به عنوان نمونه و نیز برگزاری آزمایش اشتغال بر روی دیوستایان به این جهت بوده است كه چون موفقیت در اینگونه جراحیها مورد تردید بوده است و امكان از بین رفتن یك مزدا پرست هیئت داوران و پیشوایان دینی را تهدید میكرده است اینست كه عملهای جراحی آزمایشی معمولا بر روی دیو پرستایان و غیر آریائیها انجام میگرفته است. 

و نیز اگر با وجود این كاندیدای مردود شناخته شده در آزمون تخصصی جراحی به عنوان جراح برای مزداپرستان به حرفه جراحی اشتغال میورزید و كسی به خاطر ناتوانی به هنر جراحی او از جهان میرفت بجرم اینكه دانسته بدنی را مجروح كرده و عضوی از آن تن را به نابودی و رنجوری كشانیده و بالاخره بیمار جراحی شده چشم از جهان فرو میبست، مجازات میشده است (وندیداد 7 بند 38 و غیره) و نیز گفته میشود كه اگر كاندیدای آزمون برای اشتغال به حرفه جراحی (كارد پزشكی) در حین آزمایش حتی دیوستایی را به خاطر ناتوانی كاندیدا در به انجام رساندن عمل جراحی با موفقیت، مجازات میشده است. این روش در زمان ساسانیان به شدت اعمال میشده است و برای رسیدگی و تعیین میزان مجازات در كشور ایران، دادگاههای مخصوصی كه موبدان حقوقدان آنها را اداره میكرده اند مسئول بوده اند. ولی نوشته اوستایی وندیداد این موضومع و رسیدگی به این نوع جرائم را به زمانهای پیش از هخامنشیان میكشاند زیرا در زمان ساسانیان بدانگونه نبوده است كه آریائیها و غیر آریائیها تا این حد با یكدیگر در خصومت به سر برده باشند و دیوستایان و مزداپرستان در زمان زرتشت موضوع روز بوده است. حال آنكه دین رسمی ساسانیان دین زرتشتی بوده و ایرانیان مزدا پرست بودهاند. و ساسانیان باندازه ای آزادمنش و جوانمرد بوده اند كه غیر زرتشتیان را برای عملهای جراحی انتخاب نمیكردند و جان آنان را برای اینگونه امتحانات و در موارد نظیر آن به خطر نمیانداختند. 

ولی اگر كاندیدای حرفه كارد پزشكی این سه عمل جراحی را با موفقیت به پایان میرسانیده میتوانسته است حرفه كارد پزشكی را به شیوة معمول مملكتی و بدون هیچگونه محدودیتی برای مزدا پرستان ادامه دهد (وندیداد 7 بند 39-40) 
با توجه به وظائف و هنر پزشكی و درمانی او میتوان این پزشك را با جراح امروزی تشبیه و مقایسه نمود ولی نمیتوان كارد پزشك ایران باستان را به دلائلی كه در مورد پزشكان دیگر ارائه شد با جراح امروزی برابر دانست. دربارة اجرت پزشكان در ایران باستان در وندیداد به حد كافی سخن رفته است ولی در مورد كارد پزشكان بخصوص گفتگو شده و از آنجائی كه روش پرداخت مزد برای هر گونه حرفه ای و در هر طبقه ای زیر نظر مستقیم مراجع دولتی و یك هیئت متدین و مورد اعتماد دینی بوده است و تعیین میزان باینگونه اجرتها به صورت استاندارد بود و این نرخ تعیین شده در سراسر كشور یكسان بوده است. به استناد وندیداد 7 بند 39-40 كارد پزشكان فوق العاده مورد توجه و تشویق بوده اند. 


4- ارور پزشك (اوستایی – Urvaro-baesaza) یا پزشكی كه به كمك عصاره گیاهان و داروها بیماریهای بیماران خویش را درمان میكرده است – او كسی است كه روش درمانی اش به كمك شیره گیاهان انجام میشده است. 
در زمانهای قدیم پس از تشخیص نوع بیماری به وسیلة معاینات گوناگون كه روش مخصوص پزشكان بوده است، این پزشك به عنوان داروی درمان كننده به بیماران خود داروهای گیاهی یا حیوانی تجویز میكرده است. آزمایشها و معاینات او بدانگونه بوده است كه او پس از كشف عضو رنجور و نوع بیماری، بیمار را تحت كنترل مداوم خویش قرار میداده و به گونه ای كه ذكر شد او را درمان میكرده است. 

حساسیت و به اصطلاح آلرژی، گونههایی از بیماریهایی بوده اند كه این پزشك به استناد اوستا بدانها توجه مخصوص میكرده است و بیشتر جنبه روانی و عدم رعایت موازین بهداشتی از جانب بیماران داشته اند. او پس از تجویز داروهای گیاهی و حیوانی ذكر شده عكس العملهای عضو معلول را پس از مصرف دارو مورد مطالعه قرار میداده و به كیفیت داروها و مداوای بیماریها و طبعا" به روشهای درمانی نوینی كه به دانش پزشكی او میافزوده اند، پی میبرده است. 
شاید بتوان گفت كه در میان مایعات نیایشی و قربانی مقدس در دین زرتشتیان كه در اوستا ‹‹زاوثرا›› كه شربت هوم – انار- ادرار گاو – و شیر و غیره از آن گروه میباشند و این پزشك به خاصیت درمان كنندگی آنان ایمان داشته است به بیماران خود میداده است. 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: