تاریخ و تمدن
ابر مرد تاریخ ایران کوروش بزرگ

كورش بزرگ پسر كمبوجيه، نوه كورش اول و نبيره چيش پيش از دودمان هخامنش جد بزرگ، پادشاه پارسيان و شاهزاده ای پارسی بود كه با اتحاد دو قوم پارس و ماد و اصلـاح ميانه آنها كشور ايران و امپراطوری هخامنشی را بنيان نهاد و بدين گونه موفق به تاسيس بزرگترين دولت جهانی و مردمی گرديد. بنابراين او نخستين كسی است كه توانست به تاسيس يک شاهنشاهی در جهان دست يابد و لقب كبير را از تاريخ دريافت كند.


"كاسان دادن" دختر "فرناسپ" از خاندان هخامنشی يگانه همسر كورش بود كه در زمان پادشاهی كورش در گذشت و گويند كورش پس از آن هرگز همسری اختيار نكرده است. هئوتسيا،آتوسا، كمبوجيه و برديا حاصل ازدواج كورش و كاسان دان می باشند و از اين ميان هئوتسيا همان است كه همسر داريوش كبير شد و كمبوجيه فاتح مصر. 
طبق روايت گزنفون در "كورش نامه" (كورش يگانه پادشاهی است كه مردمان همه ی كشورها پادشاهی و اقتدار او را پذيرفته بودند.)


همچنين آنچه را كه فيثاغورث در سياحت نامه در توصيف كورش روايت كرده بيانگر فضایل ، كمالـات و مردم داری كورش است. او چنين می نگارد: ( ... در مراسمی كورش با تنی چند از روستایيان برخوان نشست و چنين گفت: من همتای شمايم. ما توشه و زاد خود وابسته به شما وام داريم . پايداری دولت از دسترنج شماست اما شما بی جنب و جوش ما خويشتن داری نتوانيد كرد و بر جای استوار نتوانيد بود. همواره مانند برادر يگانه و مهربان زندگی كنيم.)


اين شاه توانمند پارسی كه به واسطه سخاوت و خوش قلبی سرشارش همه او را پيشوای خود می دانستند پس از مرگ نيز نام نيكش بر زبانها جاری شد به گونه ای كه ما ايرانيان او را " پدر" می ناميم و حتی يونانيان كه خاطره خوشی از دولت هخامنشی ندارند از او به عنوان" سرور و قانونگذار" ياد می كنند و نوشته های هرودوت و گزنفون حكايت از محبوبيت كورش در نظر يونانيان دارد.


به گفته ی هرودوت: ( كورش پادشاهی بزرگوار و بخشنده بود و همچون پادشاهان ديگر به جمع مال و منال حريص نبود و در فنون جنگی بسيار ماهر بود.)


از دلـايل محبوبيت كورش در نظر ملل مختلف اين است كه او به هنگام فتح سرزمين های مختلف نه تنها به عقايد و مذاهب و آداب و سنن آنان خدشه ای وارد نكرد بلكه با به رسميت شناختن مذاهب و خدايان آنها، موجبات آزادی و آرامی مردم را فراهم ساخت. او عقيده داشت كه هر كس خودش می تواند خدای خود و دين خود را انتخاب كند همانگونه كه زرتشت فرموده.


كورش در تمام فتوحاتش فقط پادشاهان زورمند را كنار می گذاشت و آنگاه بدون كوچكترين تغييری در ساختار حكومت وروند کار موسسات وابسته، خود حكومت را در دست می گرفت و به آن گونه كه خوشايند طبع ساكنان آنها بود رفتار می كرد و چون موجبات رفاه و رضايت مردم را فراهم می ساخت از سوی آنان حمايت می شد و مخالفی نداشت مگر عده ای آشوبگر و جاه طلب كه آن هم دور از دسترس كورش بر عليه او قيام می كردند و البته طولی نمی كشيد كه سركوب می شدند.


نوشته های اكثر مورخان حكايت از هوشياری، زيركی و انديشمندی كورش دارد. گزنفون از هوشياری ، مهربانی و نبوغ شاهی كورش سخن می راند و او را به لحاظ داشتن ملكات و فضایل با حكما برابر می داند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: